ارزیابی کلی اثربخشی درمان مستقیم پس از پایان درمان صورت پذیرفته
فراوانی علایم مختلف گنجانده شده در پژوهش حاضر مشکل اصلی ارزیابی اثربخشی متد مورا بیورزونانس در این آزمایش بود. این گمان میرود که رویکرد درمانی جامع و متنوع متد درمانی بیورزونانس به شکل مثبتی بر نیروهای خودتنظیمی بیمار در سطوح مختلف اثرگذار است و بنابراین میتواند در درمان بیماریهای مختلف موثر واقع شود. مقیاسهای رتبهبندی علایم خاص (مثلا مقیاسهای مانند درد VAS[1] )، برای ارزیابی این علایم مختلف مناسب نبودند. بنابراین یک مقیاس رتبهبندی کلیتر باید برای این پژوهش بکار گرفته میشد (در پایین میتوانید آن را مشاهده نمایید). این مقیاس رتبهبندی برای تمامی مشکلات و برای ارزیابی تمامی بیماران بکار گرفته شد.
ارزیابی در سطح چهار کلاس صورت گرفت:
بسیار خوب (1): حذف کامل علایم بیماری (بهبودی). برای مثال از بین رفتن کامل درد در پلیمیالژیا روماتیسمی بر اساس گزارش بیمار رخ داد و هیچگونه پارامتر بیوشیمیایی یا سلولی غیرعادی مرتبط با بیماری یافت نشد.
خوب (2): بهبود قابل توجه علایم بیماری با رضایت بالای بیماران و بهبود خوب در پارامترهای مربوطه (پارامترهای بیوشیمیایی، سلولی وغیره بسته به علایم) بدست آمدند.
مصرف داروهای آلوپاتیک (پزشکی متداول) دیگر لازم نبود.
قابل قبول (3): بهبودی حدودی علایم همراه با رضایت بیماران و عدم بهبودی برخی پارامترهای مربوطه (برای مثال پارامترهای آناتومیک: آرتروزفعال شده بدون درد بود، اما محدودیت حرکت همچنان موجود بود؛ شاخصههای بیوشیمیایی: هیچگونه علایم آلرژی وجود نداشتند، اما نتیجه آزمایش RAST مثبت بود). هرچند داروهای قبلی در برخی موارد نمیتوانستند به صورت کامل کنار گذاشته شوند، اما دوز آنها میتوانست به صورت قابل توجهی کاهش یابد. بیمارانی که در آن واحد از چندین بیماری مزمن رنج میبردند و بهبود برخی از علایم را تجربه کردند عموما در این دسته قرار میگرفتند.
غیرقابل قبول (4): درمان هیچگونه تاثیر قابل مشاهده و محاسبهای روی علایم بیماری نداشت. هیچگونه بهبود علایمی توسط بیماران گزارش نشد. دوز داروهای آلوپاتیک مورد استفاده قابل کاهش دادن نبودند. این رده شامل ناکامیهای درمانی و مواردی که درمان را نیمهکاره رها کردند میشد.
همانگونه که پیشتر اشاره شد، برخی بیماران از چندین بیماری رنج میبردند. ارزیابی اثربخشی درمان در مورد این بیماران دشوار بود، چرا که برخلاف بهبود قابل توجه در برخی علایم خاص، به صورت ویژه بیماران سالمند همچنان از سایر مشکلاتی که در نتیجه درمان صورت گرفته بهبودی در آنها حاصل نشده بود رنج میبردند. در اینگونه موارد، ارزیابی با دقت ویژه انجام شد و در موارد مشکوک ارزیابی دستهپایینتری از میزان اثربخشی درمان صورت گرفت.
پایداری درمان در این پژوهش مورد بررسی قرار نگرفت. اما بازخوردهای مثبت دریافت شده در طی ماهها و سالها پس از درمان حاکی از پایداری مناسب درمان بودند؛ بویژه در گروههای آلرژی و بیماریهای عفونی.
تحلیلهای آماری
تحلیل آماری جهت مقایسه شرایط پیش و پس از درمان درون گروهها با کمک تحلیل واریانس تکفاکتوری صورت پذیرفت [19]. جهت نیل به این هدف، به هر کدام از دستههای دستهبندی کیفی نتایج (ارزیابی کلی) یک عدد تعلق گرفت (رده 4: غیر قابل قبول [عدم بروز تغییر در وضعیت بیمار نسبت به پیش از شروع درمان]،
تصویر 1. ارزیابی کلی اثربخشی درمانی در سطح بیماران با در نظر گرفتن تمامی بیماریهای درمان شده. دو توزیع دارای تفاوتهای معنادار هستند (p < 0.05). فراوانی نسبی ارزیابی کلی اثربخشی با نتایج مثبت بالینی (بسیار خوب تا قابل قبول) با مورا+زاپر/98-08 برابر 85.6% است؛ مورا/98-02 برابر 83.3% و مورا+زاپر/03-08 برابر 86.7% است.
تصویر 2. تعداد جلسات درمانهای دریافت شده توسط بیمارانی که درمان آنها موفقیتآمیز بوده است. دو توزیع فراوانی دارای تفاوت معنادار هستند (p < 0.01). در تمام طول دوره درمانی، با حداکثر پنج جلسه، موفقیت درمانی در حدودا نیمی از بیماران (48.8%) به دست آمد. در طی دوره مورا/98-02، درمان در 45.3% از بیماران موفقیتآمیز بود و در طی دوره مورا+زاپر/03-08 درمان در 50.5% بیماران موفقیتآمیز بود.
رده 3: قابل قبول، رده 2: خوب و رده 1: بسیار خوب).
اثربخشی (W) میتواند با استفاده از مجموعه مربعهای (Qs) بدست آمده از تحلیل واریانس و میانگین مجموع مربعها (Ms) محاسبه شود. اثربخشی (از 0 تا1) یک مقدار میانگین تخمینی از درجه تنوع متغیر وابسته (ارزیابی کلی) درون گروه بیماران مربوطه است که توسط متغیر مستقل (درمان) تعیین میشود.
از آنجایی که تحلیل واریانس مورد استفاده، گوناگونی کل را در Qs (درون گروهها) و Qs (میان گروهها) جداسازی کرده است، تنها Qs برای محاسبه W بکار گرفته میشود. Qs (میان گروهها) متغیرها را میان پارامترهای انفرادی گروهها محاسبه میکند.
مقایسه آماری توزیع فراوانیها با توجه به همگونی، با استفاده از آزمون Chi square صورت گرفت [20].
5% احتمال اشتباه در نظر گرفته شد.
نتایج
ارزیابی در سطح بیمار
نتایج تمامی مشکلات درمان شده
توزیع نسبی ارزیابی جامع با اثربخشی مثبت بالینی (بسیار خوب تا قابل قبول) با مورا+زاپر/98-08 برابر 85.6% است،؛ با مورا برابر 83.3% و با مورا زاپر/03-08 برابر 86.7% (تصویر 1). در تحلیل واریانس، اثربخشی (W) یا میزان تاثیر برابر 0.75 بدست میآید (در صورتی که مورا+زاپر/98-08 به عنوان پایه در نظر گرفته شود): W=0.72 با مورا/98-02 و W=0.77 با مورا+زاپر/03-08. توزیع فراوانیها (تصویر 1) با توجه به همگنی، با وجود شباهتهای قابل توجه، حاکی از وجود تفاوت معنادار میان متدهای مورا و مورا-زاپر (p < 0.05) است.
ناکامیهای درمانی و درمانهای نیمهکاره
135 بیمار (14.4%)، هیچگونه بهبودی قابل توجهی در علایم خود تا پیش از قطع شدن درمان تجربه نکردند. 60.9% از بیمارانی که هیچگونه بهبودی مشاهده نکرده بودند، پس از جلسه دوم درمان خود را رها کردند. با توجه به تجربههای بدست آمده قبلی از متد درمانی مورا –براساس نوع و مزمن بودن بیماری- پیش از تعیین اینکه آیا بیمار به درمان پاسخ خواهد داد یا خیر حداقل به سه تا چهار جلسه درمانی نیاز است. بیمارانی که درمان را پس از یک یا دوجلسه درمانی رها کردند باید به عنوان گروهی که از درمان انصراف دادهاند در نظر گرفته شوند و نه گروهی که پس از پایان درمان ناکامی درمانی را تجربه کردند. بنابراین از 135 بیمار که هیچ بهبودی نیافتند حدودا نیمی از آنها (7% از کل بیماران) باید به عنوان گروهی که از درمان انصراف دادهاند دستهبندی شوند.